22 ماهگی کوچولوی ما
عزیز دلم این ماهم مثل ماههای دیگه تند وسریع اما به شیرینی عسل گذشت این ماه قصد داشتیم یه جشن کوجولو برات با سلیقه خودت بگیریم آخه عاشق اینی که بادکنک باد کنی و بچسبونی دیوار و شمع فوت کنی خواستیم این ماه این طوری خوشحالت کنیم اما مصادف شد دقیقا با رحلت پیامبر و شهادت امام رضاو امتحانات بابایی اما قول تو اولین فرصت با بابایی اجراش کنیم گل پسرم این ماه دیگه کامل تقریبا حرف میزنی فقط مونده بهشون حرفای اضافه هم اضافه کنی قربونت برم انقد شیرین جمله بندی میکنی فقط من و بابایی بت مات میشیم و برات ذوق حال میکنیم یه سری جمله های قشنگتو برات مینویسم: هوا ابری امشب برف میاد . برف سفید قشنگ . ساقت 9 تاریک بخوابیم . مامان ناراحت نباش .<وقتی کار بد م...
نویسنده :
مینا حسینی
13:42