20 ماهگی کوچولوی مامان
عزیز دل مامان وارد 20 ماهگی شدی روزا ها تند تند میگذره و فقط خاطرات شیرین وروجکمون که داره روز به روز قد میکشه برامون میمونه وقتی به عقب بر میگردیم کلی برای تمام ثانیه هاش دل تنگ میشیم فدای چشات بشم توی این ماه تقریبا دیگه همه کلماتو با زبون شیرینت میگی جدیدا داری تلاش برا یاد گرفتن شعر میکنی و مدام ازم میخوای برات بخونم شعرایی که دوست داری توپولویم توپولو .گل از همه رنگش.بع بعی میگه بع بع . یه توپ دارم. کمو بیش هم یه چیزایشو یاد گرفتی .عاشق قایم موشک بازی هستی که منو بابایی رو از کت و کول میندازی همش میگی قایم چشاتم انقد بانمک میبندی اما شیطون چشات نیمه باز نگا میکنی ببینی کجا میریم قایم بشیم عاشق اینی بابایی تو کمد قایم شه بری پیداش کنی ...
نویسنده :
مینا حسینی
12:14