آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

شیرین ترین میوه مامان و بابا

قثصضشسیبلتم

اومدن مامانی و دایی سجاد به دیدن آرتین کوچولو

1392/7/11 17:42
نویسنده : مینا حسینی
280 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  عزیز دلم توی این مدت حسابی سرمون شلوغ بود مامانی و دایی سجاد پیشمون اومده بودن و توی شلوغی خونه که در حال جمع جور کردن و شستن با مامانی بودیم تو کلی حال میکردی همش بازی و از سر کول دایی در ودیوار بالا میرفتی با دایی انقد بازی میکردی مخصوصا قایم موشک که خیلی دوست داشتی و هیچ وقت خسته نمیشی انقد که  شبا هم تو خواب دایی دایی صدا میزدی و موقع خوابم انقد تو اتاق مامانی رواذیت میکردی تا خوابش میبرد. خودت همچنان پر انرزی و خستگی ناپذیز ماشاله ...صبحا هم به محض بیدار شدن بدو سراغشونو میگرفتی آخه همش دایی اذیتت میکرد ما رفتیم تو همش فک میکردی رفتن.قرتونت برم این روزا هم حسابی بهونشونو میگیری همش میگی مامانی و دایی وف ینی رفتن تو اتاق و دنبالشون میگردی قصه نخور گلم زودی دوباره میبینیشون .

بوس جیگر مامانی بیدار شد باید بیام پیشت وگرنه لب تاب پدری رو داغون میکنی

 دایی سجاد با آرتین کوچولو بالای کوه خسته کنار چشمه آب

 اینم پارک کوهستان در حال شیطنت

 

 بیستون در حال بازی با دایی

 

 کوهنورد کوچولو بالا ی کوه در حال صبحانه خوردن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

دایی محسن
9 آبان 92 23:46
دایی رفتی بغل مامان من چیکار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اون مامانی خودمه.هرچند که خیلی دوست دارم ولی دیگه دفعه اخرت باشه میری بغل مامانیم.ok?