آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

شیرین ترین میوه مامان و بابا

قثصضشسیبلتم

20 ماهگی کوچولوی مامان

1392/8/11 12:14
نویسنده : مینا حسینی
266 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامان وارد 20 ماهگی شدی روزا ها تند تند میگذره و فقط خاطرات شیرین وروجکمون که داره روز به روز قد میکشه برامون میمونه وقتی به عقب بر میگردیم کلی برای تمام ثانیه هاش دل تنگ میشیم

فدای چشات بشم توی این ماه تقریبا دیگه همه کلماتو با زبون شیرینت میگی جدیدا داری تلاش برا یاد گرفتن شعر میکنی و مدام ازم میخوای برات بخونم شعرایی که دوست داری توپولویم توپولو .گل از همه رنگش.بع بعی میگه بع بع . یه توپ دارم. کمو بیش هم یه چیزایشو یاد گرفتی .عاشق قایم موشک بازی هستی که منو بابایی رو از کت و کول میندازی همش میگی قایم چشاتم انقد بانمک میبندی اما شیطون چشات نیمه باز نگا میکنی ببینی کجا میریم قایم بشیم عاشق اینی بابایی تو کمد قایم شه بری پیداش کنی اما تهنا نمیری به من میگی دست ینی دست بده با هم پیداش کنیم ترسید ینی میترسم.

تو این ماه روز جهانی کودک داشتیم که من و بابایی یه هدیه که خیلی هم دوست داری کتاب قششه ینی کتاب قصه و خمیر بازی خریدیم.البته چون بابایی این روزا کارش و کلاساش زیاد بود اولین خریدو بدون اون انجام دادیم مبارکت باشه قربونت برم.

روز عید غدیر داشتیم مامانی میزبان کسی نبود به جز بابایی و نی نی کوچولومون که خودش کلیه .

میرزا کوچولوی من ایشاله یه روزی تو به مامان مینا و بابا جهان عیدی بدی .

تولد هانا جونو داشتیم که کلی به وروجک کوچولو خوش گذشت چون انقد شیطنت کردی اولش که همش با صدای آهنگ میرقصیدی و وسط مشغول شیطنت شمعای هانا جونو خاموش کنی بعدم همه بادکنک رو از درو دیوار کندی و بچه های دیگرو هم به وجد َآوردی تا جایی که تونستی با کمک بالا رفتن از مبل بقیه رو هم با گریه بابایی بیچاره مجبور بالات میکرد تا با اون خنده شیطنتیت میکندی و ذوق میکردی خلاصه کلی بهت حال میداد تو اون شلوغی هر کاری دوست داشتی انجام میدادی.

عکسی ندارم از اون مراسم متاسفانه برات بذارم گلم .ایشاله صدو بیست ساله شه هانا گلیمون .وتولدشم مبارررررررررررک.

تقریبا با پوشکم بابای کردی شبا هم که پوشکت میکنم تا صبح خیسش نمیکنی جیگر من.

 

قیاقه وروجک کوچولو در حال لوس و ملوس کردن خودش که من و بابایی دیوونه این حرکتت.

این کتابا هم هدیه پسر عمو مهدی که تو هم خیلی دوسشون داری

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

دایی محسن
11 آبان 92 13:58
سلام عزیزم خوبی کوچولو؟چیکار میکنی دایی؟خوش میگذره بدون دایی؟لباتو براچی پیجوندی؟معلومه که خیلی شیطون شدی از صحبتای مامانی ک اینجوری معلوم میشه.مراقب خودت باش خوشگله.دوست دارم خیلی زیاد
دایی محسن
27 آبان 92 8:57
اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووم دایی دلش برات تنگ شده
مامان آریا
10 آذر 92 13:31
به به چه کتابای خوبی دست مامان درد نکنه مامانی خیلی کار خوبی میکنی که واسه پسرمون کتاب میخری یه پیشنهاد: در کنار این کتابها چند تا کتاب آموزشی هم بخرین تا علاوه بر اینکه سرگرم میشه یه چیزی هم یاد یگیره یه بوس محکم واسه آرتین خان
مینا حسینی
پاسخ
سلام ممنون . میشه چند تا کتاب معرفی کنید آریا جونو ببوسید