آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

شیرین ترین میوه مامان و بابا

قثصضشسیبلتم

سفر آرتین کوچو در عید فطر به تهران

1392/5/29 13:41
نویسنده : مینا حسینی
479 بازدید
اشتراک گذاری

سلام شیرین مامانی این چند روزه تعطیلات پدری تصمیم گرفتیم ٣ تایی بریم پیش خاله آسی و پرهام ناناز .

اونجا حسابی با پرهام خان بازی کردین البته پرهامی طبق معمول به وسایل و اسباب بازیاش حساس همش دادو بیداد میکرد تو هم مظلومانه بهش نگا میکردی فدات بشم تا این آخرا دیگه تو هم بدو فرار میکردی که ازت نگیره تا اینکه خاله جون همه چیو جمع کرد اون موقع با هم دوست شدین و بیرون دنبال هم میدوویدین و تو اگه پرهام میوفتاد میرفتی کمکش از پشت دستشو میگرفتی یا هولش میدادی تند راه بره یا دست همو میگرفتین اما پرهام خان انررزی بیشتر از تو داشت عاشق راه رفتن  شیطنت تو بازار بود اما تو زود خسته میشدی و بغل میخواستی همه کلی براتون ذوق میکردن آخه فک میکردون دو قلو هستین.

روز جمعه هم همه با هم البته به همراه عمه فاظمه به پارک ارم رفتیم و اونجا به خاطر شما دو وروجک به قلعه سحرآمیز رفتیم تو که وحشت کرده بودی تو قطار و تونلش که همه هیجانی بودن همش گریه کردی برعکس پرهام خان ذوق کرده بود و فقط عاشق این بودین پشت مانیتورا بشین و فقط با فرمونش و کلیداش بازی کنید و کلی هم ذوق با گریه جدات میکردیم خلاصه  خوش گذشت تا آخر شب گشتیم و بعد خوردن شام که شما دو تا وروجکا همش شیطنت کردین با پریدن از این سکو به سکوی دیگه و بعد همه خسته برگشتیم.

آرتین و پرهام کوچولو در بازار تهران

قیافه دو تا شیطون وخسته در بیرون بعد کلی شیطنت

دو وروجک در قلعه سحر آمیز

 

این عصبانیت آرتین خان در آخر شب از خستگی در محوطه پارک ارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)