آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

شیرین ترین میوه مامان و بابا

قثصضشسیبلتم

سلامممممممممممممم

سلام .آرتین خان مامانی عیدت مبارک امروز عید بزرگی مخصوصا واسه مامانی که سادات .رسم که همه میان خونه سادات و عیدی می گیرن اما اینجا تو شهر بابایی از این خبرا نیس ااشکالی نداره سال دیگه این موقع گل پسرم اولین عیدی رو از مامان میگیره .اما تو امروز با مشت و لگد کلی به مامان عیدی دادی انقد شیطون شدی . عزیزم بابا بزرگا با مامان بزرگا از راه دور سلام رسوندن. راستی بابایی کلی حسودی میکنه اخه میگه تو راحتتر از من با آرتین حرف میزنی اون نمیتونه گنا داره کلی این روزا انقد برات نقشه میکشیم انگاری پیشمونی اما بعدش میخندیم امیدوارم این روزا هم به خیر بگذره و ایشاله بدنیا بیای و همش عملی شه وعسلم بدونه که خیلی دوستش داریم و چشم به راهیم تا بعد قند عس...
24 آبان 1390

تبریک عید و عکس دخترعمو هانا جون

سلام گل پسر پسرم امروز عید قربان و عیدت مبارک باشه. پدر نرفته سر کار اومدم یه سر به وبلاگت بزنم ببینم چیزی لازم نداری پدر برات درست کنه می بینم که همه چیز عالیه . این روزا واسه من ومامانت خیلی دیر میگذره فقط وقتی داری تکون می خوری وبا  مشت ولگدات مارو خوشحال می کنی . راستی می خوام عکس هانا جون و که تازه به دنیا اومده رو میزارم توی وبلاگت تا بعداً که نگاه می کنی ببینی که چقدر نازومامانیه . خوب دیگه من باید برم مامانت کارم داره دوباره برات می نویسم.                              &...
16 آبان 1390

تولد دختر عمو هانا جون

سلام عزیز دل مامان و بابایی گل پسر انقد شیطون شدی ها الان چند روزی هست که تو شکم مامانی انقد ورجه ورجه میری کلی با بابایی ذوق میکنیم بلاخره تکون خوردی مثل بابایی شبا تا دیر وقت بیداری و صبح ها زود پامیشی شروع به پایکوبی میکنی که مامانی صبونه میخوام این چند روزه اینترنت خونه قطع بود نشد که یه خبر توپ بهت بدیم بلاخره انتظار عمو و زن عمو تموم شد هانا جان خوشگل به سلامتی دنیا اومد من و بابایی هم آرزو کردیم  ایشاله تو هم زودی به سلامت بیای. بوس مامانی باید برم کلی گشنمون تو  هم آروم قرار نداری انقد تو شکم مامان بپر بپر کردی گشنمه بابایی هم می بوسدت. ...
7 آبان 1390

تنبل بابا مامان زود باش

سلام جیگر مامانی پسر شیطونم منو ببخش این روزا کمتر وقت میکنم برات بنویسم حسابی سرم تو مهد شلوغ شبا از سر شب میخوابم میدونم گل پسرمم تو شکم مامان خسته اش میکنم . عزیزم الان تنهام بابایی هم سر کار بابایی کلی تلاش میکنه که برا پسر خوشگلش بهترین شرایط و مهیا کنه تازه جات خالی کلی به مامانی کمک میکنه . این روزا همش با پدرتمنتظریم کوچولوی ما تو شکم مامانی با ورجه ورجه رفتنت اعلام وجود کنه زود باش تنبل خان اما مراقب باشی ها. پسر گلم برم شامو واسه بابا حاضر کنم همون غذا که دوست داره الان بیاد گشنه خسته مارو میخوره ها.بوس فدات شم. دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییم. ...
26 مهر 1390

لحظه های انتظار

عزیز دل پدر سلام   من چند روزه که احساس می کنم که دارم عاشقت می شم چون من قبلاً قلبم عشق مادرت رادر خود جای داده است این احساس می شناسم به همین خاطر است که این حرف را می زنم . عزیزم تو حالا در شکم مادرت هستی وبا مادرت در قلبم جای داری این را بدان که تورا در قلبم در کنارمادرت قرار دادم تا بدانی که هرلحظه که می گذرد بیشتر دوستت می دارم. ...
22 مهر 1390

سلام پسرم

سلام گل پسرم امروز با پدرت اومدیم که بهت بگیم ما دیشب فهمیدیم که شیطون تو شکم مامانی یه کاکل  زری.کلی ذوق کردیم آخه تو مانیتور آقا دکتر صورت سرت و دیدیم کلی وروجک بودی آخه همش قایم موشک بازی می کردی که نبینیمت اما گیر افتادی.بعدش تا خونه با پدرت به مامانی و  عمه جی جی خبر دادیم بعدش همه خبردار شدند زنگ زدند.این دو روزه هم دنبال اینیم یه اسم خوشگل برات انتخاب کنیم که تو خوشت بیاد. عزیزم به خدا میسپارمت و بدون مامان و بابایی خیلی دوست دارن.  
8 مهر 1390

صبح بخیر عزیزم

سلام عزیزم الان صبح زود که من با پدرت صبحانه خوردیم واون رفت سر کار ومامانی اومد که یه خورده با نی نی خوشگلش دردودل کنه ما هنو نمیدونیم که دلبندمون دختر یا پسراما هرروز با پدرت از خدا می خوایم چه دختر باشی یا پسر فرقی نمی کنه فقط سلامت به دنیا بیای وبرای اون روز لحظه شماری می کنیم بوس خیلی دوست داریم ...
8 مهر 1390

سلام کوچولوی من

سلام عزیزم  ما ازوقتی که این وبلاگ برات درست کردیم ٢ روز گذشته من ومامانت داریم لحظه شماری می کنیم که توزودتر به سلامتی به دنیا بیای من تصمیم گرفتم همه تلاشم وبرای خوشبختیت انجام بدم . عزیزم توی این چندوقته خیلی مامانت اذیت شد ولی به خاطر اینکه عاشقته همه آنها را تحمل کرد خواستم بگم تا بدونی که ما خیلی عاشقتیم
31 شهريور 1390