قهر ورجکمون با پدر جون
پسر نانازم الان مامی تو اولین فرصتی که شما لالا کردی اومدم برات بنویسم که بعد از تعطیلات این چند روزه گل پسرم یه کوچولو سرما خوردو انگاری گوشتم درد میکرد آخه اون دست کوچولوی نازت گهگداری میرفت سمت گوش راست با پدری برای یه چک آب کلی رفتیم پیش آقای دکتر صالح .
اونجا پدری بغلت کرد و آقای دکتر شروع به معاینه کردنت ، و شما هم عصبانی از این کار پدر که چرا به آقای دکتر اجازه دادی شروع به دادو بیداد و مطب رو سرت گذاشتی و از اون لحظه به بعد دیگه بغل پدری نرفتی و تا سمتت میومد جیغ میزدی باهاش قهر کردی تا شب که پدر از دانشگاه برگشت و همه چیو فراموش کردی تا کلید درو انداخت با لبخند سمتش دوویدی
خلاصه آقای دکتر هم گفت یه کوجولو ورم گوش داری و سرما خوردی دارو نوشت و وزن این شیطون ما ٩ کیلو ٥٠٠ و دور سر ٤٧ و کاملا از وضعیتت راضی بود و در مورد غذا نخوردنتم گفت مهم شیرت که میخوری وبی تابیای شب و روز هم به خاطر دندونای خوشگلت که داره میزنه بیرون قربونت برم.
دوست داریم تنها بهانه زندگی.