بازیها و سرگرمیهای مامان و پسملی توی روزای دی ماه بدون برف 93
سلام قشنگ مامان و روزهای زمستون بدون برف هم داره میگذره و ما در انتظار اومدن برف برای یه برف بازی حسابی که کلی دلتنگشیم.
دردونه ی مامان این روززا بیشتر تو خونه سپری میکنیم آخه هو سرد چند روز که بابا جهان شیفت رستش بود یهو تصمیم به خونه بابابزرگ گرفتیم اونجا هم بابا چون کار براش پیش اومد برا سر ساختمون رفت من و شما هم کلی برا خودمون سرگرمی درست کردیم توی حیاط بابابزرگ.
آموزش باغبانی.
توی باغچه حیاط بابابزرگ دست به کار شدی اول زمینو کندی مدام شعر باغبونم باغبون میخوندی
حالا نخود لوبیا میذاریم و روش خاک میریزیم
خاک میریزیم اما شاکی از این که دوست نداری دستات گلی باشه خب
حالا اب میدیم بهش و منتظر میشیم که رشد کنن
وبعدظهر اون روز به بابا بزرگ گفتی بابابزرگ شما بخابید من یه سری به باغچه بزنم ببینم رشد کردن و دوتا علف که دیدی با ذوق وای مامان لوبیا رشد کرده قربون اون تخیلاتت برم.خلاصه اونجا هم اجازه به هیچکس نمیدادی ظرف بشوره فک میکردی که مامانتت باید همش بشوره همش اگه کسی دست میزد اعتراض میکردیی فدات بشم گل پسمل باهوشم
و این روزها که مامانم زیاد حالو حوصله بازی نداشت و کم کاری کرد شما حسابی خودتو سرگرم تلویزیون میکردی و مامان اصلا از این وضعیت راضی نبود آخه نگران چشمای قشنگت شدم تا اینکه تصمیم گرفت برات برنامه بریزه و از امروز شروع کردیم بازیهایی رو تو خونه انحام بدیم که شما هم دوست داری . بعد صبحانه تلویزیون تعطیل شد و اما
بازی دوی سرعت به همراه بشین بچرخ بپر بخاب و................... به همراه شعر و موزییک های کودکانه که باهاش شعر بخونیم کلی بهت خوش گذشت.
بدو بدو
بخواب
و هواپیما بازی و ماشین بازی سرگرمی این روزات که من باید بشم گزارشکر مسابقات و این بالا فرودگاه است
وبعد اون بازی موش و گربه که شما طبق معمول گربه قوی که دنبال موشی اما یه گربه ملوس مهربون که آخرش میگی اقا موش دوست باشیم
اینجا لونه اقا پیشیه که داره بو میکشه داره بوی موش میاد
اینجا هم داره پیشی خودشو ملوس میکنه میگه چقد گشنمه
قربون اون قیافه ملوست بشم یه دنیا