روزهای کرونایی
سلام نفس مامان این روزا خیلییی بهت سخت گذشت و بیشترین تحمل بین دوستای خودت توی خونه داشتی از بهمن تا اردیبهشت ماه ما قرنطینه کامل بودیم و مدام در خونه مشعول درس و بازیهایی فکری و پاستور. و نهایت کوه سه تایی دوچرخه سواری و اشپزی گذشت حتی برا سلامتی بابا بزرگ و مامان بزرگ توی عید دیدنشون نرفتیم الانم ک تابستون و هر سال اینموقع ما مسافرت نیشابور بودیم اما فعلا این ریسک نگردیم بریم دیگ اواسط اردیبهشت ک اوصاع بهتر شد ب دیدن مامان بزرگ اینا رفتین و الانم ک دیگ تابستون گهگداری فقط اونجا میرییم و عمو اینا از تبریز اومدن و چند روزی هم توی خرداد با اونا بودی کلی روحیت عوص شد قربونت برم و نهایت باغ علی اقا ک تو عاشقانه اونجارو دوست داری مکانهای تفریح روزهای کرونایی ما شده امیدوارم خدا خودش این بلا رو بخاطر شما فرشته های پاک از همه دور کنه و بچه ها ب روزهای خوش تفریح و با هم بودن برسن این روزها هم با همه ی سختیاش میگذره و انشالله خاطره
حالا چند تا عکس یاد اور این روزا