سفر به اراک و تهران در شهریور 94
سلام عشق مامان واقعا مامان جونت تنبل شده تقریبا 5 ماهی هست که سری به وبلاگت نزدم گل پسرم دلیل اصلی تنبلی بعدم به دلیل فرصت نکردن مثلا. اما امیدوارم که دیگه اینطوری نشه عزیزم به دلیل فاصله زیاد فقط با عکس تجدید خاطره میکنم این عکسا مربوط به شهریور ماه که ما به همراه بابا جهان به اراک خونه هانا گلی رفتیم از اونجا هم بدون بابا جون به دیدن مامانی در تهران خونه خاله اسی که بخاطر دکتر اومد بود رفتیم .اتفاقات و شیرین زبونیات بی نهایت اما چه کنم که از دست مامان جونت در رفته
اما سفر ده روزه ما کلی خوش گذشت با استرس که مامانی برا دکتر میرفت اما گذشت...............
دو تا وروجک کوچولو در حال عشق دادن به همدیگه و زست گرفتن برا عکس
هر روز یکی از برنامه هاتوون این بود که با مامان گلی برین پارک کلی بازی کنین با همدیگه
اینم ویلای توی ابگرم لار که همراه خاله اسیشون . مامانی رفتیم کلی هم بهتون خوش گذشت با اب بازی البته شما اشک پرهام دراوردی اخه اب پاشیدی روش اونم بهش برخورد کلی گریه.
توی راه برگشت در حال استراحت که پسمل من برا اولین بار کلی از اون نوشابه رو خورد و خندید
اینجا هم یه قصر شادی توی شهر ری که تو با پرهام کوچولو یه نقاشی مثلا البته همش خط خطی بود دو تا جایزه ماشین بردین کلی ذوق کردین
اینجا هم که ما مشغول زیارت توی شابدالعزیزم شما کلی با اون دو تا ماشین بازی و ذوق کرده بودین که کلی هم مردم به وجد اورده بودین که فک میکردن دو قلو هستین ناز گلای من